نوای قرآن

مواردی با محوریت قرآن و عترت

نوای قرآن

مواردی با محوریت قرآن و عترت

معرفی کتاب: راز نیایش
پرتال های مرتبط


تفسیر قرآن کریم
ارتباط مجازی
نشریه های آنلاین
آخرین نظرات
  • ۷ مرداد ۹۵، ۱۱:۲۸ - ناشناس
    جز 4
  • ۷ مرداد ۹۵، ۱۱:۲۷ - ناشناس
    جز 6
  • ۸ تیر ۹۵، ۱۵:۴۱ - علی رحمانی پور
    سپاس
برگزیده خبرگزاری ها

پرتال های مرتبط


دنبال کنندگان
سامانه پیامکی
خبرهای تصویری


معرفی کتاب
آخرین پوسترهای حجاب
مراجع تقلید

اگر سوال، انتقاد و یا پیشنهادی در رابطه با هر بخش از وبلاگ دارید می توانید با ما در میان بگذارید.
برای تماس با ما اینجا کلیک کنید


رمضان با بوی معجزه / کربلایی کاظم ساروقی بی سوادی که حافظ کل قرآن شد.

 رمضان ماه مردی است که نمونه اش در تاریخ نیز یافت نمی شود، مردی جوان پرهیزگار و ساده به اندازه ای که دوبار خمس گندم هایش را می داد و راه انفاق را بهتر از کم کاری می دانست و عاقبت همین رفتارهایش او را حافظ قرآن کرد.
 نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت...
 حدود یک صدسال پیش در ساروق که آن روزها از روستاهای بزرگ اراک بود، واقعه‌ای در اعماق خاموشی روی داد که دنیا را تکان داد، در آن واقعه عظیم جوانی به نام محمد کاظم کریمی که جوانی 27ساله بود درس و مکتب نرفته ، به یک باره حافظ کل قرآن شد.
 واقعه حافظ قرآن شد محمد کاظم کریمی مدتها از سوی او مخفی ماند اما به مرور برملاشد و در دیدار با بزرگان دین در قم این راز جهانی و اثبات شد.
 
او تنها فرد عادی در جهان است که قرآن را به این کیفیت حافظ شده است.
 
تایید معجزه بودن کربلایی کاظم توسط مجتهدین
 
کیفیت حافظ شدن وی به گونه ای بود که وی آیات قرآن را نورانی می دید و از میان جملاتی و نوشته هایی که پیش روی وی می گذاشتند او آیات قرآن را نورانی و سبز می دیده و از حفظ می خواند. البته سایر خطوط در نظر او تاریک بودند.
 
محمد کاظم کریمی که بعدها به کربلایی کاظم ساروقی شهرت یافت دیدارهایی با مجتهدین داشت.
 
آیت الله سید احمد زنجانی، آیة الله سیدعبدالله شیرازی، آیة الله مرعشی نجفی و آیة الله مکارم شیرازی از جمله این بزرگان بودند که به معجزه بودن وی صحه گذاشتند.
 
کربلایی کاظم همچنین در سفرهایی که به شهرهای مختلف داشت با علمای مختلفی برخورد می‌کند و آزمایشهای متعددی از او گرفته می‌شود و همین امر تأییدات افراد مختلفی را به همراه دارد. از جمله آیات عظام بروجردی، سید احمد خوانساری، سید صدرالدین صدر، سید محمدهادی میلانی، دستغیب، علامه طباطبایی، مکارم شیرازی و دیگران.
 
دست نوشته‌هایی از آیات عظام سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، عبدالله شیرازی، سید احمد زنجانی، مکارم شیرازی در تایید حافظ قرآن بودن کربلایی کاظم همراه با اشاره‌هایی به ویژگیهای خارق العاده او وجود دارد. همچنین آیت الله دستغیب در کتاب داستانهای شگفت این ماجرا را نقل کرده‌است.
 
کربلایی کاظم: سه عامل توجه خدا به من
 
کربلایی کاظم خود بر این عقیده بوده که سه عامل باعث توجه خداوند به وی بوده است.
  او این چنین می‌گوید: من سه چیز را رعایت می‌کردم که شاید به خاطر همین سه چیز مورد لطف خداوند قرار گرفتم:1- این که هرگز لقمه حرام نخوردم، 2- هرگز نماز شبم ترک نشد و 3- پرداخت خمس و زکاتم را هرگز قطع نکردم.
 
...واقعه چه بود؟
 
در کتب مربوط به کربلایی کاظم چنین آمده است: کربلایی نمازهایش را در امامزاده 72 تن می خوانده است، روزتابستانی در بین راه به امامزاده‌ای می‌رود و فاتحه‌ای می‌خواند وقتی بیرون می‌آید تا به خانه برگردد ناگهان دو سید عرب نورانی و بسیار خوش سیما با لباس‌های عربی و عمامه سبز نزد او می‌آیند و به او می‌گویند: محمدکاظم بیا با هم در امامزاده برای بچه‌های پیغمبر فاتحه‌ای بخوانیم.
 
یکی از آن آقایان به محمدکاظم می‌گوید: محمد کاظم کتیبه‌های سقف امام زاده را بخوان! ایشان به سقف نگاه می‌کند و خط هایی به صورت نور برجسته را می‌بیند که قبلاً نبوده بعد می‌گوید: آقا من سواد ندارم، مکتب نرفته‌ام، چطور بخوانم.
 
آن آقا دوباره تکرار می‌کند که بخوان! بعد می‌گوید: ما می‌خوانیم تو هم بخوان و در حالی که با دست به سینه وی می‌کشد شروع می‌کنند به خواندن 6 آیه از سوره اعراف از آیه 54 تا 59: "بسم الله الرحمن الرحیم، ان ربکم الله الذی خلق السموات و الارض فی سته ایام ثم استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثا والشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره، الاله الخلق و الامر تبارک الله رب العالمین..."  کربلایی کاظم آن آیه را با چند آیه پس از آن همراه با آن سید می‌خواند و آن سید همچنان دست به سینه او می‌کشد تا می‌رسند به آیه 59 "انی اخاف علیکم عذاب یوم العظیم."
 
کربلایی کاظم بعد از خواندن آن آیات سرش را برمی‌گرداند تا با آن آقا حرفی بزند اما کسی را آنجا نمی‌بیند بعد با خودش می‌گوید که آنها یا امام بوده‌اند یا فرشته؟ اسم مرا از کجا می‌دانستند؟ آنها غریب بوده‌اند؟ آنها قرآن را در سینه من گذاشتند و رفتند و سپس بی‌هوش می‌شود.
 
معجزه قرن مورد کم توجهی
 
اکنون شاید به جز علما کمتر کسی که معجزه قرن را بشناسد.
 در حالیکه برای پاسداشت شاخص های معنوی و دینی تلاش های زیادی می شود و مثلا در کشوری چون ترکیه سریال های چند قسمتی در زمینه مسئله ای چون دنیا دار مکافات است، ساخته و پرداخته می شود در کشورمان هنوز در زمینه این معجزه تاریخی مستند و برنامه ای در خور تهیه نشده است.
 
پاسخ به اینکه چرا او حافظ شد و در آن دوره تاریخی یعنی 100 سال پیش چنین واقعه ای رخ داد و هزاران سوال و مسئله دیگر نیازمند تحقیق، پژوهش و حتی سریال سازی تا چند و چون این واقعه را برای مردم تبیین و بازگو و جای این معجزه بزرگ قرن را در میان مردم باز کند.
 
کربلایی کاظم در سال 1300 هجری قمری در روستای ساروق اراک به دنیا آمد، او کشاورز بود و زکات خود حتی بیش از آنکه باید باشد، پرداخت می کرد. 27 ساله بود که به یکباره پس از دیدن خوابی در امامزادگان 72 تن حافظ قرآن شد.
 
به گفته محققان او تنها بی سوادی است که در طول تاریخ اسلام از میان مردم حافظ کل قرآن شد. سادگی و بی آلایشی کربلایی کاظم را در چهره فرزند ارشد او که اکنون فردی سالخورده است نیز می توان دید.
 
ویژگیهای منحصر به فرد قرآن خوانی کربلایی کاظم
 
از جمله ویژگی‌هایی که گفته می شود در آزمایش‌های مختلف از کربلایی کاظم مشاهده شد می توان به چند مورد جالب اشاره کرد.
 
بازگویی شماره و مکان قرآن با خواندن آیه، تشخیص عبارات قرآن در میان کتابهای عربی و فارسی با دست خط های یکنواخت، باز کردن قرآن و نشان دادن مکان آیه تقریباً بدون ورق زدن با هر چاپ قرآنی، جستجوی عبارتها و کلمات در قرآن و تعداد و مکان تکرار هر کدام، بیان کردن تعداد حروف سوره‌ها و اطلاعاتی در مورد تکرار حرفها از جمله این موارد است.
  وی می گفت: "وقتی می‌خواهم لقمه شبهه‌ناکی بخورم احساس سیری به من دست می‌دهد. وی می‌گفت: "روی سینه‌ام نوری را می‌بینم که به محض مواجه شدن با لقمه حرام آن نور به تیرگی گرایش پیدا می‌کند و اگر لقمه حرامی بخورم بالا می‌آورم."
 
لقمه حلال اصلی است که اگر در بین مردم رعایت شود جامعه را الهی می کند و آن زمان کربلایی کاظم رعایت می کرد.
 
وفات کربلایی کاظم
 
وی 20 روز قبل از فوتش در ساروق درباره مسئله فوت و دفن خود با فرزندانش صحبت کرد. وی گفت من همین روزها فوت خواهم کرد. وقتی مُردم جنازه‌ام را به قم منتقل کنید و در آنجا به خاک بسپارید.
 
وی کمی درنگ کرد و گفت خب اگر من اینجا بمیرم شما برای انتقال جنازه‌ام به قم دچار مشکل می‌شوید، من می‌روم قم،  پس فردای آن روز به قم رفت و 20 روز بعد در آنجا فوت کرد و در قبرستان نو به خاک سپرده شد.
 
و بالاخره حاج کربلایی کاظم ساروقی اراکی در سال 1378 در سال 78 سالگی به رحمت خداوند پیوست.
 
نکوداشت کربلایی کاظم در ماه رمضان
 
برهمین اساس هر ساله در ماه رمضان مراسم نکوداشت این اسوه تقوا و پاکی در اراک برگزار می شود.


منبع: خبرگزاری مهر

مطالعه مطالب زیر به شما پیشنهاد می شود

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی